دراز بی عقل!!!!
این صفتی است که آن را مدام تکرار کرده ایم و می کنیم.
تا انسان های بلند قامت کاری انجام میدهند که ما خوشمان نمی آید به او می گوییم دراز بی عقل!
اما چه کسی می تواند ثابت کند که قد انسان ها رابطه مستقیمی با ضریب هوشی او دارد؟
تا به حال چه دلیل و شاهد علمی برای این موضوع ارائه شده است؟
اصلا می دانید این صفت از کجا آمده است؟ یا چرا فقط در ایران به انسان های بلند قامت بی عقل می گویند؟
حال بپردازیم به اصل موضوع که این صفت از کجا امده؟
به مانند رفتار و سنت معمول اکثرملل و اقوام هزاران و صد ها سال پیش، قصد قبایل عرب مهاجم ازفتح کشورهای دیگر، طبق شواهد موجود، نه ضرورتاً به نیت اشاعه فرهنگ و اخلاق و دین باوری ومسلمانی غیره، بلکه بیشتربرای بدست آوردن غنائم مالی و انسانی (به صورت برده و کنیز)، بوده است. البته اگر ازمردمان اسیر و گرفتارشده، کسانی توبه کرده تغییر دین داده و عرب سرور و عرب باور می شدند، امتیازات خاصی به آنها تعلق می گرفت که امکان آزاد شدن از کنیزی و اسارت و یا ندادن جزیه (مالیات سنگین غیر مسلمانها) ویا خودی قلمداد شدن، نمونه هائی از آنها است.
اعراب مهاجم، پرورده سنت و روابط و فرهنگ بسته قبیله ای بوند. غرور و خود مرکز بینی بی پایه و مایه قبیله ای، یکی از خصلت های بارز اعراب مهاجم بود که به صورت عدم درک و نفی و تحقیر سنت و فرهنگ های کشورهای فتح شده بروز می یافت. اعراب مهاجم، به صورت غریزی، تلاش می کردنند اقوام و ملل دیگر را عرب کنند(بمانند مصر فلسطین و...) این کار را می خواستند با کشور ایران هم انجام دهند لیکن در کشور ما بزرگ مردی چون فردوسی حکیم بود که با درایت، و فرهنگ سازی توانست هویت و شان ما را نجات دهد.
یکی ازرفتارهای رایج اعراب مهاجم برای رسیدن به هدفشان این بود که صفت های بارز و پسندیده راکه خود نداشتند، ولی مردمان کشورهای فتح شده دارای آن بو دند، تحقیر کرده، به زیرسوالبرده وبد جلوه دهند. یکی از صفات چالش بر انگیز، بلند تر بودن نسبی قامت ایرانیان بود.
چون در آن زمان اعراب مهاجم، به نسبت، خود کوتاه قامت بودند این صفت آریایی ها را بدجلوه دادند و می گفتند (کل طویل احمق).
نمونه ای دیگراز این تحقیر، خطاب کردن ایرانیان با صفت عجم است. معنی رایج عجم تا قرنها پیش، به مفهوم کر و لال و صفت عامیانه ای برای فرد منگل ونفهم بود. هنوز بعضی افراد، بر اساس عدم آگاهی، در تفکیک ایرانی از اعراب، خود را با افتخار، عجم می نامند. این صفت منفی است که در زمان بنی امیه به ما داده و رایج شد.
کتاب (ناسخ التواریخ)، نوشته ی سپهر مجموعه جالبی است از این سرگذشت ها و حکایت های آموزنده. در این کتاب، اکثر نامه ها و دستورات حکومتی خلیفه ی وقت، که سیاست های کلی نظام اموی را تدوین و اجرائی می کرد، ثبت شده است.
البته جای هشدار و ذکر است که جامعه ایران قبل از حمله اعراب، خود دست خوش چالشها و بی عدالتی ها و خروشهای فراوانی بوده است که باعث و زمینه ساز فتوحات مهاجمین شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر