۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۹, یکشنبه

سیب کوچولو و مسابقه قشنگ ترین سیب

یک روز سیب کوچولو وقتی از خواب بیدار شد تمام دوستانش بالای سرش جمع شده بودند و میگفتند که مسابقه قشنگترین سیب فردا است. 
سیب کوچولو در دل خود گفت من که خودم قشنگ هستم ولی باید خودم را قشنگتر کنم تا برنده شوم و شروع کرد. 
سیبهای دیگر دهنشان از خوشگلی سیب کوچولو باز مونده بود . 
یکی از آنها گفت :سیب کوچولو چیکار کردی، آنقدر خوشگل شدی؟
سیب کوچولو گفت هیچی فقط موهایم را شانه کردم و یکم رژگونه و رژ لب از مادرم گرفتم و به خودم زدم. 
فردا رسید و برنده ی مسابقه هم که معلوم است خودتان میدانید کی شد؟
بله سیب کوچولو برنده شد و یک جایزه به شکل قلب طلا به او دادند. قصه ما به سر رسید کلاغه به خونش نرسید  
دوستدار همه سیبها : سیب کوچولو

هیچ نظری موجود نیست:

با کلیک روی دکمه جستجو به پورتال فروشگاهی وارد شده و از صدها هزار کالای موجود در این فروشگاه دیدن فرمایید