چنانچه قصد صرف ناهار در رستوراني چيني، ژاپني، عربي، استانبولي، هندي و ... حتي تايلندي را داشته باشيد، به سهولت اين امكان در پايتخت برايتان مهياست. اما صرف يك وعده كوفته تبريزي، خورشت خلال بادام كرمانشاهي، بريوني اصفهان، باقلاقاتوق شمال و يا قليهماهي جنوب در تهران بزرگ به رويا ميماند. حال سوال اينجاست كه نياز گردشگري پايتخت توسعه رستورانهايي كه غذاي ايراني سرو ميكنند يا غذاي چيني و عربي؟
خبرگزاري ميراث فرهنگي ـ گردشگري ـ چندسالي است كه راهاندازي رستورانهايي كه غذا به سبك ديگر كشورهاي سرو ميكنند در تهران رونق گرفته است. اين موضوع از دو جنبه قابل بررسي است. ابتدا اينكه گردشگري پايتخت نيازمند رستورانهايي است كه غذاي ايراني سرو ميكنند يا غذاي چيني؛ نيز توريست خارجي كه به تهران ميآيد مايل است غذاي محلي كشور خود را در كشوري ديگز بخورد و يا غذاي مقصدي كه به آن سفر كرده است. از سوي ديگر آيا اين دست رستورانهاي به واقع غذاي كشور را ارائه ميكنند يا تنها نام رستوران عربي، چيني و يا هندي را يدك ميكشند.
يك كارشناس هتلداري و واحدهاي پذيرايي در گفتوگو با CHN افزون شدن رستورانهاي خارجي در تهران را به چالش كشيده است.
اصغر ژياندربندي ميگويد: هرروز در گوشه کنار شهر شاهد باز شدن يک رستوران با نام يک کشور هستيم. رستوران چيني، هندي، تايلندي، ايتاليايي، يوناني، فرانسوي، بلغاري، عربي، ژاپني، مکزيکي، پاکستاني و ... از اين جملهاند. حال سوال ايين است كه اين نامها که بر سردر رستورانها آويزان ميشوند تنها مردم را آماده ميکند که پول بيشتر را بپردازند يا واقعا بجا و درست انتخاب شدهاند.
وي ميافزايد: براي پاسخ به سوالات مطروحه بايد چند سوال ديگر طرح كرد. آيا واقعا اين رستورانها همه غذاهاي آن کشور را به سبک آنها پخته و سرو ميکنند؟ آيا مواد اوليه غذاهاي مختلف آن کشورها هميشه در ايران موجود است؟ آيا آشپز اين رستورانها ازهمان کشورهايي است که نام رستوران را از آن گرفتهاند؟ آيا صرفه اقتصادي دارد که به آشپز خارجي استخدام کنند که غذا هاي آن کشورها را بپزد؟ واگر آشپزآنها ايراني است، آيا اين آشپز واقعا درآن کشور آشپزي کرده يا دورهاي را ديده که انواع غذاهاي آن کشور را ميپزد؟ آيا نامهاي گوناگوني که در منوي غذاي اين رستورانها مشاهده مي شود را مردم همان کشور که اين رستوران با نام كشور آنها در ايران فعاليت مي کند را مي شناسند؟ وآيا مسئولان يا آشپز اين رستورانها به زبان همان کشور ها هم آشنايي دارند؟ اينها و سئوال هاي بيشمار ديگر که مي تواند واقعيت نام رستوراني که نام يک کشور ي را بدنبال دارد آشکار کند.
اين كارشناس مراكز اقامتي و پذيراي ادامه ميدهد: اگر منوي غذاي اين رستورانها را مشاهده کنيد بسياري از غذاهاي اصلي و مرسوم آن کشور در منو ديده نمي شود چراكه اگر بخواهند عينا غذاي اصلي خارجي با نام هاي درست و صحيح و شناخته شده بدهند، تهيه و تامين مواد اوليه آن در ايران امکانپذير نيست. بطور مثال در تايلند غذايي که حتي کنار خيابان هم بهفروش ميرسد اختاپوس يا همان هشت پا است. آيا هشت پا را به راحتي مي توان در ايران تهيه کرد؟ يا غذاي حلزون که اغلب در خاور دور و در پروازها هم سرو مي کنند در ايران به راحتي دردسترس نيست بنابراين معلوم نيست با چه مواد اوليهاي اين غذاها را در آشپزخانه رستورانهاي خارجي تهران طبخ ميكنند.
دربندي همچنين با تاكيد بر ناآشنايي مشتريان ايراني با اين غذاها و رستورانها تصريح ميكند: به دليل ناآشنا بودن مشتريان با نام انواع غذاها و قيمت آنها، اغلب مشتريان هر چه غذاي اين رستورانها گرانتر باشد آنرا نزديكتر به واقعيت ميپندارند.
وي معتقد است بسياري از غذاهاي خارجي با ذائقه ايرانيها سازگار نيست. دربندي ميگويد: اگر اين رستورانها دقيقا همان غذاي کشور با همان مواد اوليه و طعم عرضه کنند، هرگز هيچ ايراني حاضر به رفتن به اين رستورانها نخواهد شد بهخصوص اينکه در هيچ کجاي جهان تنوع و لذيذ بودن غذاهاي ايراني وجود ندارند. چنانكه تا کنون مشاهده نشده که يک خارجي با هر مليتي از طعم غذاها ي ايراني شکايت داشته باشد و در بسياري از کشورها هم چلوکباب، قورمه سبزي، کشک بادمجان که از غذاهاي سنتي ايران است جزو غذاهاي ايدهآل آنها محسوب ميشود.
اين كارشناس هتلداري و پذيرايي دليل علاقه سرمايهگذاران به راهاندازي رستورانهاي خارجي را پايبند نبودن به استاندارها و كسب منافع مالي بيشتر عنوان كرد. وي اظهار داشت: تمام رستورانها و کافيشاپها زير نظر اتحاديه خاصي فعاليت كرده و اتحاديه طي درجهبندي، نرخي براي انواع غذاها و اندازه آنها تعيين ميکند و اگر رستوراني از نرخ تعيين شده بيشتر بفروشد جريمه خواهد شد. به همين دليل اين رستوران ها براي فرار از قيمتگذاري، رستوران با نام هاي کشورهاي مختلف داير كرده و غذاها را با نامهاي گوناگون و ناآشنا عرضه ميکنند. بنابراين اتحاديه براي چنين نامي قيمتي تعيين نکرده است و حتي اگر براي يکي از اين نامهاي گوناگون ناآشنا قيمتي تعيين کند قطعا نام آنرا تغيير خواهند داد. در نتيجه بهدليل نا آشنا بود نام غذا مشتريان اين اماکن هم اعتراضي هم نمي کنند.
به گفته دربندي در واقع بيشتراين اماکن بهدنبال نامهاي ناشناخته غذاها و حرکات نمايشي هستند تا اين آمادگي را براي مشتري ايجاد کنند که بايد پول بيشتري بپردازد.
وي به سرمايهگذاران واحدهاي پذيرايي پيشنهاد كرد به جاي راهاندازي يك رستوران چيني و يا هندي رستورانهايي را افتتاح كنند كه در آن غذاهاي سنتي اقصي نقاط ايران را سرو ميكنند. چراكه بالاترين تنوع غذا چه رژيمي يا غير رژيمي کم کالري يا پرکالري در ايران است و تهيه مواد اوليه آن بسادگي و به وفور يافت ميشود و از نظر قيمت تهيه يک پرس غذا سود بيشتري حاصل ميكند.
دربندي در پايان ميافزايد: خوب بود درتهران که پايتخت است و عموم توريستهاي ورودي به کشور مي شود از تهران بازديد خواهد داشت، يك سالن غذاي سنتي (food court) راهاندازي شود. اين مجموعه يك سالن بزرگ به همراه غرفهاي زيادي است كه هركدام غذاي سنتي يك استان را به فروش ميرسانند. بيشك چنين ايدههايي هم سودآوري بالايي دارند و هم غذاي باكيفيت و شناخته شده را به مشتري عرضه ميكنند.
به نقل از خبرگزاری میراث فرهنگی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر