«سواران سنگ»، عنوان كتابي است که مجموعهاي بالغ بر 400 قطعه عکسهاي سياه و سفيد سيامك اسكندري را در بر گرفته و به بررسي نقش برجستههاي صخرهاي دوران ساساني ميپردازد.
خبرگزاري ميراث فرهنگي ـ گروه فرهنگ و هنر ـ سيامك اسكندري عكاس، كارشناس ارشد معماري و گردآورنده کتاب «سواران سنگ» ميگويد در اين مجموعه كه تا چندي ديگر از سوي انتشارات آرتاميس، در اختيار علاقهمندان قرار خواهد گرفت، تصوير تمامي نقشبرجستههاي صخرهاي دوران ساساني در سراسر کشور گردآمده است كه در اين ميان، تصوير برخي چون نقش کوچک يک بانو در داراب، نقش منسوب به آذر نرسه در نقش رستم و نقش برجسته گويوم، براي نخستين بار منتشر ميشود.
وي در تشريح بخشهاي مختلف كتاب افزود: «اين كتاب از چهار بخش عمده تشکيل شده است؛ بخش نخست به سير تحول سنگنگارههاي صخرهاي در ايران و جريانهاي هنري مربوطه، از آغاز پيدايش آنها در اوايل هزاره دوم پيش از ميلاد تا پايان روزگار اشکاني، ميپردازد. بخش دوم، نقش برجستههاي صخرهاي دوران ساساني را با دقت و جزئيات بيشتري، همراه با تحولات تاريخي مرتبط، مورد بررسي قرار ميدهد.
بخش سوم كتاب که حجم اصلي آن را تشکيل ميدهد، مشتمل بر 400 عکس برگزيده از ميان بيش از 8000 تصويري است که نگارنده در طول 10سال کار مداوم بر روي اين موضوع، تهيه کرده و به معرفي تصويري تمامي نقشبرجستههاي ساساني موجود در ايران پرداخته است.
در چهارمين و آخرين بخش كتاب، علاوه بر فهرست اعلام، اطلاعات مربوط به هر تصوير به صورت جداگانه آمده است. اين تصاوير بر حسب محوطههاي تاريخي که نقوش در آنها واقع شده در زيرفصلهاي خاص خود ارايه ميشوند، ولي بخش نوشتاري کتاب بر مبناي ترتيب تاريخي تنظيم شده است.
اسكندري در توضيح بيشتر بخش نخست کتاب خود گفت: «اين بخش با معرفي نقش برجسته «آنوبانيني»، پادشاه «لولوبيها» كه در غرب زاگرس ميزيستند، آغاز و سپس، آثار عيلامي و ديگر تمدنهاي داخل ايران پيش از آغاز هخامنشي را مورد بررسي قرار ميدهد و بعد از آن، با تفصيل بيشتري به دورههاي تاريخي هخامنشي، سلوکي و اشکاني به عنوان مدخلي براي ورود به مبحث هنر صخرهاي ساساني ميپردازد.»
وي با اشاره به دليل انتخاب دوره ساساني افزود: «دليل انتخاب دوران ساساني براي اين کار، تنوع بينظير مضامين و نقشمايههاي اين دوران و جريان منحصربهفرد هنري آن و نيز اتصال دوره مورد نظر به هنر دوران اسلامي است که البته بايد در جاي خود، جداگانه به آن پرداخته شود.»
نويسنده و عكاس مجموعه «سواران سنگ»، هدف خود را از اين کار پرهزينه و طاقتفرسا؛ فراهم كردن يک مرجع تصويري براي علاقهمندان فرهنگ ايران زمين در اين حوزه و همچنين، مستندنگاري اين گونه آثار در قالب عكس عنوان كرد.
گردآورنده كتاب«سواران سنگ»،با اشاره به اينكه عكاسي، كمترين كاري است که در حوزه شناخت و مستندسازي اين فصل درخشان از تاريخ ايران باستان ميتوان انجام داد افزود: «شايد پيش از اين، تهيه مولاژ با قالبگيري مستقيم از اثر، دقيقترين کاري بود که در حوزه مستندسازي اين گونه آثار انجام ميشد که البته با مخاطراتي همراه است كه از آن ميان ميتوان به نظير آنچه در فرآيند قالبگيري از نقشبرجسته کرتير و کتيبه روي سينه اسب شاپور در نقش رجب روي داد اشاره كرد.»
اسكندري در پايان گفت: «خوشبختانه، امروزه فنآوري اسكنرهاي ليزري و نوري به درجهاي از پيشرفت رسيده که ميتوان حجم اثر را با دقتهاي بالا، حتي کمتر از صدم ميليمتر، برداشت کرد و در صورت نياز به تهيه مولاژ، به جاي برداشت مستقيم از اثر که مخاطراتي چون پارهاي فعل و انفعالات شيميايي در بستر آثار و تاثير مواد شيميايي بر روي نقش برجستهها و ايجاد لكه بر آن را به همراه دارد، ميتوان مدل مجازي آن را با استفاده از دستگاههاي سيانسي، به کپيهاي متعدد و حتي در مقياسهاي بزرگتر يا کوچکتر، تبديل کرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر