خبرگزاري ميراث فرهنگي ـ گروه ميراث فرهنگي ـ هزينههاي بالاي توليد، عدم حمايت اصولي از هنرمندان صنايع دستي و ورود کالاهاي مشابه خارجي باعث شده تا اين حرفه، که بخشي از پيشينه فرهنگي هر کشوري محسوب ميشود، در ايران با مشکلات زيادي مواجه باشد. در حال حاضر بخشي از توليدات صنايع دستي ايران از بين رفته و آنچه باقيمانده نيز در شرف فراموشي است.
به گزارش CHN صنايع دستي يکي از مهمترين ارکان فرهنگي و هنري هر جامعه است. اين هنر بومي با پيشينهاي به قدمت تاريخ، برگرفته از آن بخش نيازهاي جوامع کهن است که با ساخت ابزار و تن پوشهاي زيبا و شگفتانگيز، زندگي را سر ميکردند. آنچه در گذشته دور بر حسب رفع نياز ساخته ميشد امروز به عنوان هنري دستي و بومي تحت عنوان صنايع دستي شناخته ميشود. اين هنر روزگاري نيازهاي زندگي را فراهم ميکرد و امروز که هنري والا شناخته ميشود، حتي نيازهاي هنرمندان خود را هم برطرف نميکند.
با نگاهي گذرا به بازارهاي سنتي ايران مثل بازار اصفهان، کاشان، شيراز، تبريز و ... ميتوان اهميت حفظ ارزشهاي صنايع دستي در ايران را يافت. امروز اين بازارها از کالاهاي صنايع دستي غيربومي، اما مشابه پر شده است. کالاهايي که به نام صنايع دستي ايران در خارج از کشور به خصوص چين ساخته ميشود و پس از ورود به ايران، نه تنها ضربه مهلکي به صنايع دستي توليد شده در کشور ميزند که با اشباع بازارهاي فروش مانع از کسب و کار هنرمندان اين خطه ميشود.
ايران با پيشينه تاريخي خود يکي از کشورهاي مهد صنايع دستي جهان است. اما آنچه امروز اين مقام و مرتبه را به خطر انداخته، عدم توجه به موضوع حمايت اصولي از هنرمندان صنايع دستي و جلوگيري از فروش بيرويه اجناس قلابي در بازارهاي سنتي است؛ که مانع از دوام و قوام اين هنر در کشور ميشود. از اين رو هنرمندان صنايع دستي نيز به ناچار با ترک کار و حرفه خود به مشاغل ديگري روي ميآورند.
«بابک مغازهاي»، روزنامهنگار و دبير انجمن دوستداران ميراث فرهنگي کهندژ درباره وضعيت صنايع دستي به خصوص در همدان به CHN ميگويد: «وضعيت صنايع دستي همدان خوب نيست. از يک سو هزينههاي بالاي توليد و از سوي ديگر رقابت ناعادلانه اجناس صنايع دستي ايران و مشابه خارجي آنها در بازارهاي سنتي، مانع از رشد جدي و درست اين هنر در همدان و خيلي از شهرهاي کشور شده است.»
وي عدم حمايت اصولي از هنرمندان صنايع دستي را يکي از مهمترين مشکلات آن ميداند و ميگويد: «در همدان از هنرمندان سنگتراش حمايتهايي شده است و حتي براي آنها جايي نيز در نظر گرفتهاند. اما اين حمايتها با يک برنامهريزي درست و منسجمي پيش نميرود و از آنجايي که هزينههاي توليد بالاست و حتي فروش آثار هم پاسخگوي جبران اين هزينهها نيست، هنرمندان صنايع دستي نيز کار خود را رها کرده و شغل ديگري انتخاب ميکنند.»
سفالگري، چرم، صنايع فلزي مثل مسگري، شيشهسازي،صنايع چوبي ملاير، مروابافي، فرشبافي و ... از جمله مهمترين صنايع دستي استان همدان هستند که برخي از آنها به طور کامل رو به فراموشي بوده و تعداد اندکي استادکار براي بقاي آنها مانده است.
در حال حاضر يکي از مهمترين صنايع دستي همدان سفالگري است که هنوز به حيات خود ادامه ميدهد. اما از تعداد بيشمار کارگاههاي سفالگري، امروز اندکي باقيمانده است که توليدات اين کارگاهها نيز در مواجه با سراميک چيني و سفال مشابه خارجي، روي دست توليد کنندگانشان مانده است. امروز هم فروشگاههاي صنايع دستي هم تمايلي به فروش کار دست هنرمندان اين رشته را ندارند.
اين رقابت ناعادلانه مشکلات بيشتري نيز فراهم کرده است. هزينههاي بالاي توليد و کارگر، هنرمند صنايع دستي را با مشکلات مالي فراواني مواجه ميکند و چون بازگشت اين هزينهها در اکثر مواقع صورت نميگيرد، هنرمند بدهکار را راهي مشاغل کاذب اما با درآمد بهتر ميکند.
مغازهاي درباره صنايع دستي همدان ميگويد: «چرم يکي از هنرهاي مهم و معروف همدان است که در شرف نابودي بوده و کمتر استادکاري در اين رشته فعاليت ميکند. کساني هم کار ميکنند به ساخت جاي فشنگ و نيازها و خواستههاي مسافران و گردشگران اهميت ميدهند و از آن کيف و کفش و توليدات چرمي خبري نيست. همين اتفاق براي مسگري و فرشبافي هم افتاده است. تا 50 سال قبل فرشبافي يکي از هنرهاي مهم همدان بود اما امروز به ندرت و خيلي انگشتشمار دار قالي همداني پيدا ميشود.»
به گفته مغازهاي هنرمندان صنايع دستي که هنوز به جدي اين هنر را دنبال ميکنند، وضعيت معيشتي خوبي ندارند. اکثر آنها به مشاغل ديگري روي آوردهاند و در زمان بيکاري هنرشان را مورد استفاده قرار ميدهند. خيلي از کارگاهها به علت مشکلات مالي بسته شده و به اين ترتيب آينده خوبي براي اين هنر ملي ديده نميشود.
يکي از کارهاي صورت گرفته در حمايت از هنرمندان صنايع دستي، پرداخت وامهاي چند ميليوني به آنهاست. مغازهاي دراينباره ميگويد: «اين وامها که به گفته برخي مسئولان جمع رقم آن در استان همدان به يک ميليارد تومان هم رسيده ايده خوبي بود که البته بدون برنامه اجرا شد. امروز هرکسي که کارت صنايع دستي دارد ميتواند به راحتي کارگاه توليدي راه بياندازد. بعد هم به اسم کارگاه خود وام ميگيرد اما از توليد خبري نيست. در همدان به جاي آنکه اين وامها به دست استادکارها برسد و رونقي به زندگيشان بدهد، به دست جوانهايي رسيد که نه کارشان در حد استادکارها بود و نه توليد خوبي ارائه کردند.»
صنايع دستي از جمله موضوعاتي است که ميتواند در رونق گردشگري نقش عمدهاي داشته باشد. زماني که اين هنر با درايتهاي دولتي و حمايتهاي اصولي، به توليد مناسبي برسد، گردشگر هر نقطهاي را متوجه خود ميکند. برخي گردشگران به نيت خريد اجناس سنتي و صنايع دستي به شهرهاي تاريخي سفر ميکنند. براي مثال اصفهان از اين دسته شهرهاست و که در کنار آثار تاريخي، فروش صنايع دستي را هم دارد. اما همين شهر تاريخي با مشکل رقابت بازارهاي خارجي و اجناس کپي شده اين بازارها مواجه است.
مناطق کويري ايران يکي از بخشهاي تاريخي کشور هستند و از گذشتههاي دور صنايع دستي مهمي که بيشتر آنها ريشه در بافندگي دارند، در آن پديد آمده است. با اين حال زوال اين هنر، تهديدي جدي براي هنرمندان کوير نشين بوده و امروز تعداد اندکي به کار توليد صنايع دستي مشغولند.
«حسين ميرزاجاني»، مدير عامل انجمن فعالان توسعه گردشگري شهر نوش آباد درباره رونق دوباره صنايع دستي در منطقه کويري کاشان، نوشآباد و آران و بيدگل به CHN ميگويد: «قاليبافي، جولابافي، ريسندگي با پشم شتر، رنگرزي؛ به خصوص رنگرزي نخ قالي و ... از جمله هنرهاي سنتي اين منطقه کويري کشور است که در خطر جدي زوال و نابودي به سر ميبرند.»
وي در ادامه گفت: «طي چندسال گذشته با ابتکاري به منظور توسعه گردشگري منطقه بخشي از اين صنايع دستي را زنده کرديم. ما با بردن تورهاي گردشگري به خانه هنرمندان صنايع دستي و معرفي آنها به مسافران، سفارشهاي توليد آثار سنتي ميگيريم و به اين ترتيب برخي از آنها که اين هنر را کنار گذاشته بودند، امروز دوباره به اين کار روي آوردند.»
به گفته وي با اين حال هنوز وضعيت هنرمندان سنتي منطقه کويري نامساعد است و خيلي از آنها بيمه نيستند. سازمان ميراث فرهنگي حمايت چنداني از هنرمندان سنتي منطقه نميکند و تنها تعدادي از آنها را بيمه کرده است.
ميرزاجاني با اشاره به تهيه مواد اوليه صنايع دستي ميگويد: «مهمترين مشکل تهيه مواد اوليه است که قيمت جنس سنتي را تعيين ميکند. اگر اين مواد اوليه با حمايتي از سوي دولت در اختيار هنرمند قرار گيرد، بخشي از قيمت عرضه را نيز پايين ميآورد و آنوقت است که هنر سنتي ايران با قيمت مناسبتري در اختيار گردشگران و مسافران قرار ميگيرد.»
قاليبافي که يکي از هنرهاي اصلي مردمان کويرنشين بوده امروز با خطر جدي زوال مواجه است. گفته ميشود از 2000 دستگاه قالي که طي 20 گذشته وجود داشته، تنها 100 دستگاه قالي باقيمانده است.
ميرزاجاني دراينباره ميگويد: «زماني در هر خانهاي يک دار قالي وجود داشت. اما هزينههاي توليد و زماني که صرف بافت قالي ميشود، به صرفه نيست و به همين علت اکثر هنرمندان اين رشته دار قالي خود را رها کردهاند.»
وي با اشاره به شهر زيرزميني نوشآباد که رونق دوبارهاي به گردشگري منطقه داده است ميگويد: «محيط اطراف وروديهاي شهر زيرزميني بهترين مکان براي عرضه کالاهاي سنتي کوير است. اگر سازمان ميراث فرهنگي حمايت لازم را داشته باشد، اطراف وروديهاي شهرزيرزميني ميتواند به بازار فروش اجناس سنتي تبديل شود.»
وي که طي چندسال گذشته يکي از وروديهاي شهر زيرزميني را مورد بهرهبرداري قرار داده ميگويد: «در حال حاضر سازمان ميراث فرهنگي با عقد قراردادهاي کوتاه مدت، بهرهبرداري بخشي از شهر زيرزميني را واگذار کرده است. اين در حالي است که با اين قراردادها نميتوان کاري اصولي و درست انجام داد و اگر زمان اين قراردادها بيشتر شود، بخش خصوصي حتي به رونق صنايع دستي هم توجه ميکند.»
اما قصه صنايع دستي در شهرهاي کوچک تاريخي غمانگيزتر است. براي مثال در ماسوله بخشي از هنر سنتي منطقه بهطور کامل از بين رفته و تعداد استادکارهاي هنرهاي سنتي اين شهر کمتر از انگشتان يک دست است.
«صادق صالحي»، دبير موسسه حفظ و توسعه پايدار ماسوله دراينباره به CHN ميگويد: «چلنگري (آهنگري سنتي ماسوله)، چموشدوزي، چاقوسازي و نقرهسازي از جمله هنرهاي سنتي ماسوله است که اکثر آنها از بين رفتهاند.»
وي در ادامه ميگويد: «در حال حاضر يکي از استادکاران چلنگري و يک استاد کار چاقوساز در ماسوله باقي مانده که البته وضعيت جسمي آنها مساعد نيست. در حال حاضر يکي از اين استادکاران در سي سي يو بستري است.»
صالحي با انتقاد از وضعيت فروش آثار سنتي و صنايع دستي در ماسوله ميگويد: «بازار ماسوله که يکي از معروفترين بازارهاي سنتي گيلان است، از فروش اجناس چيني اشباع شده و خبري از صنايع دستي ماسوله نيست. چاقوهاي چيني، چموشهاي غير بومي، نقرههاي چيني و بدلي و ... بخشي از مهمترين فروش بازار سنتي ماسوله را به خود اختصاص داده و جايي براي فعاليت هنري و هنرمندان اين شهر نگذاشته است.»
وي همچنين با بيان اين مطلب که دستفروشهاي غير بومي هم به رونق بازار ماسوله لطمه زدهاند گفت: «در ايام تعطيل و روزهايي که گردشگران به ماسوله ميآيند، دستفروشهاي غيربومي (که گاهي تعدادشان به 150 تا 160 نفر هم ميرسد) با مجوز شهرداري در مسير آنها قرار ميگيرند و مانع از کسب و کار اهالي ماسوله در بازار ميشوند.»
امروز عليرغم گفتارهايي درباره حمايت از هنرمندان صنايع دستي، اين رشته هنوز با مشکلات زيادي مواجه است و هنرمندان آن نيز به دليل عدم حمايتهاي اصولي دولت چندان دلگرم کارشان نيستند. به نظر ميرسد که گامهاي بلندي تا رسيدن به رشد و اعتلاي اين هنر در کشور مانده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر