مجسمه ارش کمانگیر - کاخ سعد اباد
در ايران از کهن ترين زمان، در هر ماه جشني که نام آن ماه را داشت، برگزار مي شد.نتخاب روزهاي جشن بدين شيوه بود که چون در تـقويم کهن هر يک از سي روز ماه را نامي است که نام دوازده ماه نيز در شمار آن سي نام است، جشن هر ماه در روزي بود که نامش با نام ماه يکي بود. و نام ها متعـلق به سي فرشتهً نگاهبان روزها و ماه ها است. روز سیزدهم هرماه تیر نام دارد. جشن تيرگان روز سيزدهم ماه تير ( روز تير ) است.
به روز تير و مه تير عزم شادي کن که از سپهر ترا فتح و نصرت آمد تير
دو اتفاق در مورد جشن تیرگان وجود دارد:
داستان دیگر نبرد اتیشتر ایزد باران با اَپوش دیو خشکسالی است .
در اوستا آمده است:
خشنودی ((تیشتر)) ستاره رایومند فره مند و ((سَتَویس)) آب رسان توانای مزدآفریده را.
تشتر ستاره رایومند فره مند را می ستاییم که خانه آرام و خوش بخشد.
آن فروغ سپید افشانِ درخشانِ درمان بخش ِ تیز پروازِبلندِ از دور تابان را می ستاییم که روشنایی پاک افشاند.
تشتر ، ستاره رایومند فره مند را میستاییم که تخمه آب در اوست؛آن توانای بزرگ نیرومند ِتیزبینِ بلند پایه زبر دست را ،آن بزرگواری را که از او نیکنامی آید و نژادش از آپام نپات است . تیر یشت، تیشتر فرشته باران است که در ده روز اول ماه به چهره جوانی پانزده ساله در میآید و در ده روز دوم به چهره گاوی با شاخهای زرین و در ده روز سوم به چهره اسبی سپید و زیبا با گوشهای زرین.
تشتر رایومند فره مند در نخستین ده شب ، کالبد استومند پذیرد و به پیکر مردی 15 ساله ، درخشان ، روشن چشم ، برزمند ،بسیار نیرومند ، توانا و چابک در فروغ پرواز کند .
ای سپیتمان زرتشت!
تشتر رایومند فره مند در دومین ده شب ، کالبد استومند پذیرد و به پیکر گاوی زرین شاخ در فروغ پرواز کند.
تشتر رایومند فره مند در سومین ده شب ، کالبد استومند پذیرد و به پیکر اسب سپید زیبایی با گوشهای زرین و لگام زرنشان در فروغ پرواز کند .
تیشتر به شکل اسب زیبای سفید زرین گوشی، با ساز و برگ زرین، به دریای کیهانی فرو میرود. در آنجا با دیو خشکسالی «اپوش» که به شکل اسب سیاهی است و با گوش و دم سیاه خود، ظاهری ترسناک دارد، روبرو میشود. این دو، سه شبانه روز با یکدیگر به نبرد برمیخیزند و تیشتر در این نبرد شکست میخورد، به نزد خدای بزرگ آمده و از او یاری و مدد میجوید و به خواست و قدرت پروردگار این بار بر اهریمن خشکسالی پیروز میگردد و آبها میتوانند بدون مانعی به مزرعهها و چراگاهها جاری شوند. باد ابرهای باران زا را که از دریای گیهانی برمیخواستند به این سو و آن سو راند، و بارانهای زندگی بخش بر هفت کشور زمین فرو ریخت و به مناسبت این پیروزی ایرانیان این روز را به جشن پرداختند.
آداب و رسوم جشن تیرگان:
آب پاشی
این جشن در کنار آبها، همراه با مراسمی وابسته با آب و آب پاشی و آرزوی بارش باران در سال پیش ِرو همراه بوده و همچون دیگر جشنهایی که با آب در پیوند هستند، با نام عمومی «آبریزگان» یا «آب پاشان» یا «سر شوران» یاد شدهاست.
در گذشته «تیرگان» روز بزرگداشت نویسندگان و گاه به «روز آرش شیواتیر» منسوب شدهاست.
ابوریحان بیرونی و گردیزی در «زین الاخبار» ناپدید شدن یکی از جاودانان ایرانی یعنی «کیخسرو» را در این روز و پس از شستشوی خود در آب چشمهای دانستهاند.
جشن تیرگان بجز این روز در نخستین تیر روز از سال یعنی سیزدهم فروردین (سیزدهبدر) و سیزدهم مهرماه (قالیشویان اردهال) نیز برگزار میشود.
ارمنیان ایران نیز در روز سیزدهم ژانویه آیینهایی برگزار میکنند که برگرفته و در ادامه جشن تیرگان است. در برخی مناطق مانند فراهان صد ها سال است این جشن به شکل با شکوه در اول تیر برگزار میشود
فال کوزه
یکی دیگر از مراسم این جشن مانند بسیاری از جشنهای ایرانی «فال کوزه»(چکُ دولَه) میباشد. روز قبل از جشن تیرگان، دوشیزهای را برمیگزینند و کوزه سفالی سبز رنگ دهان گشادی به او میدهند که «دوله» نام دارد، او این ظرف را از آب پاکیزه پر میکند و یک دستمال سبز ابریشمی را بر روی دهانه آن میاندازد آنگاه «دوله» را نزد همه کسانی که میبرد که آرزویی در دل دارند و میخواهند در مراسم «چک دولَه» شرکت کنند و آنها جسم کوچکی مانند انگشتری، گوشواره، سنجاقسر، سکه یا مانند اینها در آب دوله میاندازند. سپس دختر دوله را به زیر درختی همیشه سبز چون سرو یا مورد میبرد و در آنجا میگذارد. در روز جشن تیرگان و پس از مراسم آبریزان، همه کسانی که در دوله جسمی انداختهاند و نیت و آرزویی داشتنهاند در جایی گرد هم میآیند و دوشیزه، دوله را از زیر درخت به میان جمع میآورد. در این فالگیری بیشتر بانوان شرکت میکنند و سال خوردگان با صدایی بلند به نوبت شعرهایی میخوانند و دختر در پایان هر شعر، دست خود را درون دوله میبرد و یکی از چیزها را بیرون میآورد، به این ترتیب صاحب آن جسم متوجه میشود که شعر خوانده شده مربوط به نیت، خواسته و آرزوی او بودهاست.
دستبند تیر و باد
در آغاز جشن بعد از خوردن شیرینی، بندی به نام «تیر و باد» که از ۷ ریسمان به ۷ رنگ متفاوت بافته شدهاست به دست میبندند و در باد روز از تیرماه (۹ روز بعد) این بند را باز کرده و در جای بلندی مانند پشت بام به باد میسپارند تا آرزوها و خواستههایشان را به عنوان پیامرسان به همراه ببرد. این کار با خواندن شعر زیر انجام میشود:
تیـر برو باد بیا غـم برو شادی بیا محنت برو روزی بیا خـوشه مرواری بیا