۱۳۸۸ اسفند ۲۳, یکشنبه

ويرانه‌اي تاريخي به نام ابرندآباد يزد

خبرگزاري ميراث فرهنگي ـ گروه ميراث فرهنگي
 خيلي از ديوارها فرو ريخته اما هنوز شمايل تاريخي آن بافت روستايي باقي‌مانده است. از بعضي خانه‌ها طاق‌هاي فرو ريخته‌اي ديده‌ مي‌شود که هم‌چون دهان باز از خاک پر شده‌اند. جمعيت چنداني در روستا ديده نمي‌شود اما از در و پيکر آهني تعدادي از خانه‌هاي خشتي مي‌توان فهميد که هنوز سکونت و زندگي در اين روستا جريان دارد. اين‌ها مشخصات ابرند‌آباد، روستايي تاريخي در 12 کيلومتري يزد است که هر روز بر ويرانه‌هايش افزوده مي‌شود.



مي‌گويند "ايراندخت" دختر "خسرو پرويز" پس از آن‌که يزد را از پدر هديه مي‌گيرد، به يکي از سرهنگ‌هاي خود به نام "ابرند" دستور مي‌دهد که املاکش را در اين شهر سرو ساماني بدهد. ابرند، پس از پايان کارش تصميم به ساخت قلعه‌اي در نزديکي يزد مي‌گيرد و نام خود را بر آن مي‌گذارد. اين قلعه هنوز به نام سرهنگ ايراندخت برپاست و بر همين اساس تاريخ سکونت در روستاي ابرندآباد را تا دوره ساساني عقب مي‌برند.
روستاي ابرندآباد امروز در مجاورت دو روستاي ديگر به نام‌هاي "گردفرامرز" و "نصرت‌آباد" قرا گرفته است. از تلفيق اين سه روستا شهر شاهديه را پديد آورده‌اند که امروز تقريبا به يزد چسبيده است. بر اين اساس ابرندآباد را با نام شاهديه مي‌شناسند و حتي محلي‌ها هم ديگر به اين اسم صدايش مي‌کنند.
شهرک شاهديه و مرگ تدريجي ابرندآباد
شکل‌گيري شهرک شاهديه اولين گام در تخريب بافت تاريخي روستاي ابرندآباد است. ساخت و سازهاي جديد در اطراف روستا که به گسترش شهرک مربوط مي‌شود تا داخل آن پيشروي کرده و حتي در بافت تاريخي آن نيز تاثير گذاشته است. پيش از ورود به روستا بقاياي يک خانه بزرگ تاريخي که بي‌شباهت به وسعت قلعه‌هاي خشتي نيست، توجه هر بيننده‌اي را جلب مي‌کند. اينجا دروازه ساکنان بخشي از تاريخ کوير است. آن‌ها که با خانه‌هاي خشتي، هنر معماري را به گونه‌اي ديگر آفريدند.
گسترش شهرک شاهديه باعث فراموشي آثار تاريخي اطراف يزد شده است. هرچند اين محدوده به لحاظ تاريخي از ارزش مهمي برخوردار است، اما گويي آثار تاريخي آن به دست فراموشي سپرده شده و خانه تاريخي نزديک ابرندآباد به واسطه همين فراموشي به تلي از خاک بدل شده است. تپه‌اي که تنها ردپايي از بنايي تاريخي را مي‌توان در آن ديد.
در حاشيه جاده دسترسي به ابرندآباد هنوز خانه‌هاي خشتي ديده مي‌شود. ظاهر نيمه مخروبه اين خانه‌ها نشان مي‌دهد که گويي ساکنان‌شان مدت‌ها قبل اين خانه‌ها را ترک کرده و از اين ديار رفته‌اند. اما وقتي درست نگاه مي‌شود، رشد تدريجي ساخت و سازهاي جديد را در پشت اين خانه‌ها مي‌تواند ديد. گسترش شهرک شاهديه باعث مرگ تدريجي ابرندآباد شده است.
ابرندآباد؛ قابي زيبا از تاريخ کوير
اما روستاي ابرندآباد به وسيله جاده‌اي که از مسير اصلي منحرف شده قابل دسترسي است. در امتداد اين مسير تازه هر بيننده‌اي با توده‌اي خشتي که خانه‌هاي سنتي ابرندآبادي‌ها بوده مواجه مي‌شود. گويي بر فراز تپه‌اي خاکي اشکالي هندسي پديد آمده‌اند که با طاق‌هاي زيبا و ديوارهاي خشتي، عظمت تاريخي‌اش را به رخ مي‌کشد. اما لکه‌هاي ويران شده اين ساختار خشتي نشان مي‌دهد که سرنوشت شومي در انتظار اين تاريخ پوياست.
از همان ورودي روستا مي‌توان ساخت و سازهاي جديد را ديد. ساخت و سازها به صورت چند لکه ناهمگون در نماي اصلي روستا بالا مي‌روند. اگر اين ساختمان‌هاي جديد که تازه ستون‌هاي بتوني خود را بالا برده‌اند، ساخته شوند، تصوير تاريخي روستا را که در مسير ورودي ديده مي‌شود، مخدوش مي‌کنند.
البته تخريب‌ها در ابرندآباد خيلي زودتر آغاز شده است. طاق‌هاي فرو ريخته در اکثر کوچه‌هاي اين روستا ديده مي‌شود. در کنار هر دو يا سه خانه‌اي يک مخروبه قرار گرفته که به نظر مي‌رسد روزي بناي زيبايي بوده است. اکثر اين خانه‌ها اول متروکه شده و بعد تخريب شده‌اند. اما هنوز زندگي در ابرندآباد جريان دارد و مي‌توان اين مينياتور زيباي معماري را سرپا نگه‌ داشت.
اما تخريب‌ها به فرو ريختن طاق‌ها تمام نمي‌شود. تغييرات ظاهري در شکل و قيافه معماري روستا هم بخش ديگري از اين تخريب‌هاست. در و پنجره‌هاي فلزي، ديوارهاي آجري که باعث پيدايش نماهاي شهري در روستاي تاريخي ابرندآباد شده نيز در دگرگوني چهره اين روستا بي تاثير نيستند.
حسينينه‌هاي ناهمگون در بافت همگون ابرندآباد
پيشينه مذهبي مردم ابرندآباد، زبان زد اهالي منطقه و شهر يزد است. مراسم عزاداري در دو ماه محرم و صفر بدون توقف در اين روستا ادامه دارد و براي برگزاري اين مراسم حسينيه‌هاي زيادي در جاي جاي ابرندآباد بنا شده است. اين حسينه‌هاي بزرگ که بيشتر به سوله‌هايي با سقف‌هاي طاقي شکل شبيه‌اند، نه تنها هيچ شباهتي به بافت تاريخي ابرندآباد ندارند که منظر فرهنگي اين روستا را به طور کامل مخدوش کرده‌اند.
حسينيه باب ‌الحوائج که به تازگي در داخل اين روستا ساخته مي‌شود، دومين يا سومين حسينيه اين روستا است. اهالي روستا مي‌گويند که در ماه‌هاي محرم و صفر، تعداد بي‌شماري عزادار راهي ابرندآباد مي‌شوند و شايد بعداز يزد، يکي از بزرگترين مراسم عزاداري امام حسين (ع) در اين‌جا برگزار مي‌شود.
سيل مراجعه کنندگان باعث شد تا فکر ساختن حسينه‌هاي بيشتر در ذهن اهالي روستا بيافتد. اما راه حل ساخت اين حسينه‌ها چندان دشوار نبود. قرار نيست تاريخ و هنر معماري در اين روستا متوقف شود. متوليان ساخت حسينيه‌ها مي‌توانستند به‌جاي ساخت سوله‌هاي حجيم و بد شکل، از ذات هنر معماري روستا الهام بگيرند و بناهايي با تناسب معماري منطقه مي‌ساختند. اما اين اتفاق که همواره در بافت‌هاي تاريخي کشور نمي‌افتد، نيافتاد و سوله‌هاي جديد با کاربري مراسم عزاداري امام حسين (ع) در بخش‌هايي از روستا، حتي بر ويرانه‌هاي تاريخ آن ساخته شدند.
در ميان حسينيه‌هاي ساخته شده در ابرندآباد، حسينيه‌اي در يکي از قديمي‌ترين محله‌هاي آن ساخته شده است؛ روبروي مسجد جامع و کبير ابرندآباد که امروز در فهرست ميراث ملي به ثبت رسيده است. ارتفاع بيش از حد حسينيه که نماي سوله شکل آن از داخل حياط مسجد معلوم است، باعث بر هم زدن منظر فرهنگي و خط آسماني اين مسجد تاريخي شده است. گفته مي‌شود که قدمت اين مسجد تاريخي به قرن نهم ه.ق مربوط مي‌شود و سازمان ميراث فرهنگي آن را با شماره 2304 به ثبت رسانده‌ است.
در کنار اين مسجد آب‌انبار بزرگي نيز قرار دارد که گويا با تاريخ مسجد بي‌ ارتباط نيست. گفته مي‌شود که اين‌ آب‌انبار هم در فهرست ميراث ملي به ثبت رسيده اما از وضعيت اسفباري برخوردار است. امروز اين آب‌انبار بيشتر به يک مخزن زباله تبديل شده تا آب‌انباري تاريخي.
مراسم نخل‌گرداني در ابرندآباد هم مثل ديگر مناطق کويري از جمله يزد وجود دارد. در ايام غير عزاداري، اين نخل‌ها در حسينيه جديد نگهداري مي‌شوند. اين در حالي است که پيش از اين نخل‌ها به مسجد جامع برده مي‌شدند و در آنجا مورد نگهداري قرار مي‌گرفتند.
مسجد جامع ابرندآباد از دو صحن مجزا تشکيل شده که به وسيله حياط مرکزي به هم متصل مي‌شوند. اين صحن اصلي که بسيار بزرگ بوده و گنجايش پذيراي تعداد زيادي نمازگزار را دارد. بزرگي اين مسجد نشانگر آن‌ است که در گذشته نيز ويژگي‌هاي مذهبي روستا از اهميت خاصي برخوردار بوده است. از حياط اصلي مسجد مي‌توان به راحتي سوله‌اي که به آن حسينيه گفته مي‌شود را ديد.
بزک و دوزک معماري
گوشه‌اي ديگر از روستا و در نزديکي مسجد جامع توسط سازمان ميراث فرهنگي مرمت شده است. اين مرمت شامل بدنه‌سازي چندخانه و يک ساباط بسيار بزرگ مي‌شود. محلي‌ها مي‌گويند اين مرمت‌ها که تازه‌ انجام‌ گرفته است، به منظور ساماندهي بخشي از روستا و تشويق اهالي براي انجام کارهاي مرمتي بوده است. اما گويا هنوز اين شيوه به درستي جواب نداده باشد.
اما آن‌سوي اين مرمت نقطه‌اي که تنها بخشي از روستا را مورد توجه قرار داده، دوباره به محدوده تخريب‌هاي روستا وارد مي‌شويم و حتي ويرانه‌هايي بدتر از آنچه ديده بوديم را مي‌بينيم. گويا تنها لحظه‌اي در گذشته روستا قدم برداشته‌ايم و زمان به سرعت پايان رسيده است.
حمام تاريخي ابرندآباد،‌ محل تجمع معتادها
مي‌گويند حمام تاريخي ابرندآباد يکي از آثار مهم تاريخي اين روستاست. پيدا کردن حمام با مشکلاتي همراه بود. اين حمام مدت‌هاست که از کار افتاده و به همين علت برخي اهالي روستا جاي آن را فراموش کرده‌اند. بالاخره يکي از اهالي راهنما مي‌شود و ما را به حمام ابرندآباد مي‌برد. اين حمام تا 40 سال قبل هم مورد استفاده اهالي روستا بوده است. هرچند شکل تاريخي آن در تغييراتي که توسط وزارت بهداشت قبل از انقلاب صورت گرفته عوض شده، اما کاربري حمام تا مدت‌ها پس از اين تغييرات وجود داشته است.
به نظر مي‌رسد حمام ابرندآباد که از دو بخش کوچک و بزرگ ساخته شده، متعلق به دوره قاجار باشد. اين حمام با معماري زيبايي ساخته شده و البته تغييراتي که به منظور بهداشتي شدن حمام،‌ پيش از انقلاب صورت گرفته، کمي چهره‌اش را متفاوت از حمام‌هاي قاجاري کرده است. کاشي‌کاري‌هاي حمام به صورت سفيد يک‌دست درآمده و در پشت خزينه نيز اطاق‌هايي را براي گذاشتن دوش و سردوش انتخاب کرده‌اند. کل حمام لوله‌کشي آب شده و به اين ترتيب تا مدت‌ها مورد استفاده اهالي قرار مي‌گرفته است.
با متروکه شدن حمام، مراجعه کنندگان به آن هم عوض شدند. امروز حمام ابرندآباد محل تجمع معتادان منطقه است. به گفته يکي از اهالي روستا، هرشب معتادان به داخل حمام مي‌روند و تا نزديکي صبح مواد مخدر مصرف مي‌کنند. با ورود به حمام، به راحتي ردپاي آن‌ها را در بخش‌هاي مختلف حمام مي‌توان ديد. از سوي ديگر همين افراد معتاد به قصد پيدا کردن گنج بخش‌هايي از حمام را کنده‌اند و به اين ترتيب اين حمام تاريخي نيز در آستانه تخريب قرار گرفته است.
ساکنان تازه ابرندآباد
البته تجمع معتادان در روستاي ابرندآباد تنها به داخل حمام تاريخي آن خلاصه نمي‌شود. ردپاي معتادها را مي‌توان در انبار برخي خانه‌هاي رها شده و بناهاي مخروبه نيز پيدا کرد. از آن‌جايي که کسي به اين بناها سرکشي نمي‌کند، محل مناسبي براي معتادها شده است.
ترک اهالي روستا از اين بستر تاريخي باعث شده تا مهاجران و افاغنه وارد منطقه شوند و به اين ترتيب بافت مردمي روستا نيز تغيير کرده و از آنجايي که تازه واردها دل‌شان براي ميراث فرهنگي روستا نمي‌سوزد، خانه‌ها يکي پس از ديگري تخريب مي‌شوند و شايد در آينده هيچ اثري از اين روستا و بافت منسجم خشتي‌اش باقي‌نمانده باشد.
مسجد ابرندآباد، حمام ابرندآباد، کاروانسراي ابرندآباد، آب انبار ابرندآباد، قلعه گرد فرامرز، آب انبار نصرت آباد، حسينه سيدگلسرخ، کوچه آروک، تل پشک، تل چل دختر، تل چاه گرگ، آب انبار صحرا، محله باغستان، محله انجيرک، محله غفور، محله سيف که فقط کوچه‌اي از آن باقي است و آثا باستاني ديگري که در روستاي ابرندآباد واقع شده در حال فراموشي و تخريب هستند و شايد به زودي همه از بين بروند.
روستاي ابرندآباد و تاريخ معماري‌اش به فراموشي سپرده شده است. همه بودجه‌ها صرف گسترش شهرک شاهديه مي‌شود و کسي به بافت تاريخي و خشتي اين روستا اهميتي نمي‌دهد. اي کاش سازمان ميراث فرهنگي که متولي حفاظت از آثار و بافت‌هاي تاريخي است، به داد اين روستا مي‌رسيد. وقتي از قديمي‌هاي روستا مي‌پرسيم هنوز هم دوست دارند در بستر تاريخي مکاني که به‌دنيا آمده‌اند زندگي کنند. اما اگر به آن‌ها رسيدگي نکنند، بزک و دوزک شهرک شاهديه، آن‌ها را هم با خود از روستا مي‌برد و به اين ترتيب روستا ويران مي‌شود.

هیچ نظری موجود نیست:

با کلیک روی دکمه جستجو به پورتال فروشگاهی وارد شده و از صدها هزار کالای موجود در این فروشگاه دیدن فرمایید