۱۳۸۸ اسفند ۲۵, سه‌شنبه

پیک های نوروز


« پيك هاي نوروز»
روستاييان با گل و سبزه سرود خوانان به شهر مي‌آيند تا ورود نوروز را به اهالي شهر بشارت دهند.

اعتقادات روستائيان اطراف شهرستان اردبيل



عناصري ، جابر. "پيك‌هاي نوروز". دوره 5 ، ش 53 و 54 (اسفند 45 و فروردين 46): ص27-30، تصوير.مجله هنر ومردم
خلاصه: اعتقادات روستائيان اطراف شهرستان اردبيل در خصوص چهارشنبه سوري و عيدنوروز ـ فرستادن پيك از ده به شهر "تكم‌چي" و هدايايي از جانب مردم ده: سبزي‌هاي نورس ، تخم‌‌مرغهاي رنگ كرده ، ماهي‌هاي كوچك رودخانه ، دانه‌هاي به نخ ‌كشيده اسفند ، ترانه‌هايي كه اين پيك‌ها مي‌خوانند .


« پيك هاي نوروز»
روستاييان با گل و سبزه سرود خوانان به شهر مي‌آيند تا ورود نوروز را به اهالي شهر بشارت دهند.
«جابر عناصري»



يكي از جشن‌هاي ديرينة سرزمين ما كه نشانه‌اي از شكوه و عظمت كشور كهن‌سال ماست ، عيد نوروز است. اين جشن با وجود گذشت قرون و اعصار هنوز هم اصالت خود را حفظ كرده و در سراسر كشور مخصوصاً در دهكده‌ها و كوهپايه‌هاي وطن ما باشكوه و جلال بيشتري برگزارمي شود.

اين مقاله تحقيقاتي است كه در زمينه اعتقادات روستاييان ساده‌دل اطراف شهر اردبيل در خصوص چهارشنبه سوري و عيد نوروز انجام گرفته و در آن از توصيف و تشريح جزييات آداب و رسوم اين جشن‌ها تقريباً صرف نظر شده است.

اين روستاييان پيش از فرا رسيدن نوروز ، پيك‌هايي به شهر مي فرستند تا حلول سال نو را با ترانه‌هايي كه مي‌خوانند به مردم تهنيت بگويند و در ضمن آن منشاء اين سنت را كه رنگ مذهبي به آن داده‌اند و عقايد خود را درباره اينكه از چه زمان مراسم چهارشنبه سوري و جشن نوروز برجاي مانده است ، بيان نمايند.

روستاييان اطراف شهر اردبيل ، چهارشنبه سوري را به امير مختار ثقفي نسبت مي دهند و معتقدند:

« هنگامي‌كه مختار به خونخواهي « حسين بن علي » (ع) قيام كرد ، دستور داد بر پشت بامها آتش بيفروزند تا با اين آتش ياران حسين (ع) آگاه شوند كه قيام مختار شروع شده است و در ميدانهاي شهر گرد هم آيند و نبرد را آغاز كنند ».

عقيده ديگرشان اين است كه چهارشنبه سوري را يادگار پيروزي مختار بر دشمنان حضرت حسين (ع) مي دانند و مي گويند:

« وقتي كه غلبه بر خصم پايان يافت ، امير مختار دستور داد كه به نشانة اين پيروزي در پشت‌بامها آتش بيفروزند و سرور و شادماني كنند ».

علاقه به علي بن ابيطالب و محبت به آل علي تا جايي فكر مردم متدين روستاهاي شهر اردبيل را به خود مشغول ساخته كه حتي برخي از رسوم باستاني را نيز به علي (ع) و اولاد او نسبت مي دهند. نه تنها در دهكده‌هاي مجاور بلكه در خود شهر اردبيل نيز اغلب مردم معتقدند كه:

« در نخستين روز سال نو ، امير المؤمنين علي در عالم عرش بر تخت سلطنت جلوس كرده و بر گردن يزيد لعين لگام مي زند. در اين روز نو شربت‌هاي شيرين و گوارا به جاي آب در جوي‌هاي بهشت روان مي شود و در حرم قدس الهي دوستداران علي (ع) و ياران حسين (ع) و ديگر پيشوايان ديني شادماني مي كنند چون‌كه مولاي مؤمنان بر يزيد و هوادارانش كه از پست‌ترين موجودات شناخته شده‌اند ، غلبه مي كند. در اين هنگام در آن عالم علوي ، جبرييل پيك نوروز است و قاصد حلول سال نو. و وقتي كه جبرييل پيام نوروز را به حضرت محمد (ص) مي رساند ، پيغمبر خدا از در گاه باري‌تعالي مسئلت مي نمايد تا اين سال نو بر بندگان راستين او مبارك باشد »

روستاييان مي گويند:

« ما نيز بايد به تأسي از آن عالم ، شادمان باشيم و جامة نو بپوشيم».

در اين موقع از سال پدران و مادراني كه بضاعت چنداني ندارند براي اميدوار كردن خود و كودكانشان مي گويند كه:

« عيد نوروز از آنِ علي است و او هرگز ما را مأيوس نخواهد كرد »

عجب اين است كه اين مردم ساده‌دل با تحمل هر زحمتي وسايل سال نو را تهيه مي كنند و آنچه را كه فراهم مي آورند ، موهبتي مي دانند كه از طرف شاه مردان علي برآنان نازل شده است.

اما در بارة پيك‌هاي نوروز: [27]

گفته شد كه روستاييان اطراف شهر اردبيل هنگام سال نو پيك‌هايي به شهر مي فرستند تا با خواندن ترانه‌هايي حلول سال نو را به مردم تبريك بگويند.

اردبيليها اين پيك‌ها را شگون‌آور مي‌دانند و با نقل و شيريني از آنان پذيرايي مي‌كنند.

پيك‌ها در حاليكه يك سيني بزرگ در دست دارند و در آن شمعي روشن كرده و نقل و نباتي ريخته‌اند و سبزه‌اي و تمثالي از حضرت علي (ع) گذاشته‌اند به در خانه‌ها مي‌آيند و ترانه‌هايي مي‌خوانند.

بعضي از پيك‌هاي نوروز كه آنان را « تَكَمْ چي » مي نامند ، با عروسكي به نام « تَكَه »1 به شهر مي آيند و با تكان دادن آن ، سرودها و ترانه‌هايي در توصيف چهارشنبه سوري و عيد نوروز مي خوانند.






« تكم چي »ها وقتي‌كه به شهر مي آيند ، گويي قاصدي بزرگ هستند از سرزمينهاي دور دست كه فقط پيام‌آور نوروزند. در آن روزها از هر كوي و برزني كه بگذريد ، « تكم چي »ها را با لباس‌هاي محلي خواهيد ديد كه كودكان دور و برشان را گرفته و چشم هايشان را به « تَكَه » آنها دوخته اند و به ترانه‌هايشان گوش مي دهند.

« تكم چي »ها چنان بنظر مي رسند كه زودتر از اردبيلي‌ها از فرا رسيدن سال نو آگاه شده‌اند و رسالت دارند كه فرا رسيدن نوروز را به اهل شهر اطلاع دهند.

در اين هنگام غير از « تكم چي »ها روستايياني را نيز در شهر خواهيد‌ديد كه شايد برخي از آنان هيچ روزي از سال را به شهر نيامده‌باشند مگر در اين زمان كه از دامنه‌هاي سبلان به شهر اردبيل رو آورده ‌و در كيسه‌هايي بزرگ ، گلهاي صحرايي و گل نوروز و سبزيهايي كه مختص دامنه كوهها و كُتل‌هاست با خود همراه مي آوردند. اين روستاييان كه « يِمْليكْ چي 2 » ناميده مي شوند هر چند نفر با هم هم‌آواز مي شوند و پي در پي مي گويند:

« سبزي‌هاي نورس دامنه‌هاي سبلان را آورده‌ايم » و در راه خود درِ هر خانه‌اي را مي‌كوبند و اشعاري در وصف نوروز مي‌خوانند و دسته‌اي از گل نوروز با كمي سبزي براي هفت‌سين به خانواده‌ها مي دهند. هر خانواده اردبيلي نيز هديه‌اي به آنان مي بخشند و « يِمْليكْ چي » ها بار ديگر هم‌آواز شده ، راهي كوچه و پس‌كوچه‌هاي شهر مي شوند.

آنان در حاليكه در سيني بزرگي شمعي چند روشن كرده و نقل و نباتي ريخته‌اند و سبزه و تمثالي از حضرت علي (ع) گذاشته‌اند به در خانه‌ها مي‌آيند و ترانه‌هايي مي خوانند و هديه مي گيرند.






دسته‌اي ديگر از پيك‌ها ، تخم‌مرغ رنگ‌كرده با خود به شهر مي‌آورند و به هر خانه‌اي مراجعه مي‌كنند و تخم مرغي مي دهند و مقداري قند و چاي و خوراكي مي‌گيرند. و گاهي هم به جاي اينكه تخم مرغ را رنگ بكنند ، با نخ‌هاي ابريشمي قالبي بر تخم مرغ مي پوشانند. ( ذوق و سليقه روستاييان در بافتن اين قالب‌ها و نگارين كردن آنها با نخ‌هاي ابريشمي قابل تحسين [28] است و هر يك نشانه‌اي از هنرمندي زنان روستايي است).

گاهي پيك‌ها دانه‌هاي اسپند را كه از چند رشته نخ گذرانده‌اند و دعاهايي بر آن آويخته‌اند به اهالي شهر ارمغان مي‌آورند تا در سال نو از چشم‌زخم در امان باشند. روستاييان براي اين تحفه اهميت زيادي قايلند و اگر به خانه‌هايشان در روستاها برويد زينت ديوارهاي اتاقشان همين اسپندهاي برنخ كشيده شده است.

ديگر از پيك‌‌هاي نوروزي كه بايد نام برد ، ماهي‌فروشهاي دوره‌گردند كه دو سه روز پيش از عيد با سبدهايي از رودخانه‌هاي مجاور شهر اردبيل ماهي‌هاي كوچكي صيد مي كنند و در سطل هايي مي ريزند و به اردبيل مي‌آورند ، آنان در اشعاري كه مي‌خوانند مرتب ذكر مي‌كنند كه:

« حلول سال نو نزديك است _ ماهي سفره عيد را فراموش نكنيد » .





اهالي اردبيل با كمال رغبت به پيك‌هاي نوروزي كمك مي كنند ، چون معتقدند كه همه پيك‌ها شگون‌آورند و بركت نوروزي را با خود به شهر و خانه‌ها مي‌آورند.

اين پيك‌هاي نوروزي را شما فقط در اواخر اسفند ماه و دو سه روزي به عيد نوروز مانده خواهد ديد. آنان با پولهايي‌كه به عنوان هديه از اردبيليها گرفته‌اند نقل و نبات و خشكبار نوروزي و لباسهاي نو مي‌خرند و چند ساعتي به تحويل سال نو مانده به دهكده‌هاي خود باز مي‌گردند. در اين هنگام گويي رسالت بزرگ خود را به پايان رسانده‌اند چون به سرعت راهي زادگاه خود مي شوند سبزه‌ها را در جويهاي آب انداخته‌ و « تَكه » را در كيسه خود مي‌گذارند چون ديگر تا سال آينده « تَكه » وظيفه‌اي ندارد.

اهالي اردبيل همواره در نزديكي‌هاي عيد چشم به راه « تكم چي » ها و ديگر پيك هاي نوروز هستند. چون مي دانند [29] هر زمان كه آنان به شهر بيايند بايد خود را براي برگزاري مراسم نوروز آماده كنند.

البته نبايد تصور كرد حرفه آنان تكدي و سؤال است بلكه اين رسمي است و آنها به جا آورنده اين رسمند.

در زير برخي از ترانه‌هايي كه اين پيك‌ها مي‌خوانند به گويش آذربايجاني آورده‌‌‌‌شده و به فارسي ادبي ترجمه شده است. باشد كه از مطالعه اصل اين ترانه‌ها كه سالهاي سال است سينه‌به‌سينه از دهاتي‌ها به‌هم رسيده است به اعتقادات مردم ساده‌دل و متدين روستاهاي شهر اردبيل در مورد چهارشنبه سوري و عيد نوروز بيشتر پي برده شود.



«تكم چي‌ها» «تكه» را به حركت در مي‌آورند و اشعاري در توصيف چهارشنبه سوري و عيد نوروز مي خوانند

گاهي به جاي اينكه تخم مرغ را رنگ كنند با نخ هاي ابريشمي و با نقش‌هاي جالب قالبي بر تخم مرغ مي پوشانند






بهار آمد. بهار آمد . خوش آمد

علي با ذوالفقار آمد. خوش آمد

سيُزون بُو تازه بايْرامُوزْ مبارك

آيُوز. ايلُوز. هَفتُوز. گونوز مبارك

جناب جبرييل نامه گَتيردي

گَتير جًگين پيغَمَبَره يتيردي

« مبارك قُولَّلارِنْ گُوَه گوتُوْردي »

سيُزون بُو تازه بايْرامُوزْ مبارك

آيُوز . ايلُوز. هفتُوز. گونوز مبارك

اميرالمؤمنين تَخْتَه چِخاجاخ

يَزيدُون بويْننا نوختا وراجاخ

« شيرين شربت سويْرينَه آخاجاخ »

سيُزون بُو تازه بايْرامُوزْ مبارك

آيُوز. ايلُوز. هَفتُوز. گونوز مبارك

اميرالمؤمنين مولاي قَنْبَر

مينوبُدور دولدُ ولَه يانندا قَنْبَر

سيُزون بُو تازه بايْرامُوزْ مبارك

آيُوز. ايلُوز. هفتُوز. گونوز مبارك

ايْلْدَنْ ايلَه بُو بايْرامي ديلَّر

يُوموْرْتاني يِّدي رنگَه بُويالّلار

دولتيلَر تازه پالتار گيلَّر

كاسيبلار كهنه پالتاري يُؤوب گيلََّر

« امير مختارا رحمت ديلََّر »

داملاردا اوت ياندروپ

توپ فيشك لَر آتالّلار

« امير مختار رحمت ديلَّر »


ترجمه به فارسي ادبي

بهار آمد. بهار آمد. خوش آمد علي با ذوالفقار آمد. خوش آمد.

عيد نوروز شما مبارك ـ ماه و سال و هفته و روز شما مبارك جناب جبرييل نامه آورد ـ به محض آوردن به پيغمبر رسانيد.

« پيغمبر با‌زوان مبارك خود را به آسمان بلند كرد»

عيد نوروز شما مبارك ـ ماه و سال و هفته و روز شما مبارك اميرالمؤمنين بر تخت جلوس خواهد‌كرد ـ بر گردن يزيد لگام خواهد زد.

« شربت شيرين به جاي آب روان خواهد شد »

عيد نوروز شما مبارك ـ ماه و سال و هفته و روز شما مبارك اميرالمؤمنين مولاي قنبر ـ سوار بر دولدول شده است و قنبر در كنارش ( ايستاده است ).

عيد نوروز شما مبارك ـ ماه و سال و هفته و روز شما مبارك هر سال ذكري از اين عيد مي كنند ـ تخم مرغ را به هفت رنگ ، رنگ مي كنند.

اغنياء لباسهاي نو در‌ بر مي‌كنند ـ فقراء لباسهاي كهنه را شسته به تن مي كنند.

« به امير مختار رحمت و درود مي فرستند »

در پشت بامها آتش مي افروزند

با توپ و فشنگ سرور و شادماني مي كنند

« به امير مختار رحمت و درود مي فرستند » [30]



دانه هاي اسپند آويزان براي دور ماندن از چشم

......................................................................
1 – « تكه » عروسكي است بيشتر به شكل شتر ، كه از تخته مي سازند و آن را با آيينه و تكه پاره‌هايي از فرش و گليم و با منجوق‌هاي مختلف زينت مي‌كنند و دُمي از مو بر آن مي چسبانند و پري از پر مرغ و خروس بر سر آن مي گذارند. اين عروسك گردانها و « تَكَمْ چي » گويند.

2 – يِمْليكْ = شِنْگ- يكي از سبزيهاي صحرايي.

برداشت از مطلب با ذکر نام نویسنده و نام مجله باشد.


هیچ نظری موجود نیست:

با کلیک روی دکمه جستجو به پورتال فروشگاهی وارد شده و از صدها هزار کالای موجود در این فروشگاه دیدن فرمایید