محمدامين ناهيد- دنياي کامپيوتر و ارتباطات
«وقتي زمان تحقق يکي رويا فرا برسد هيچ چيز جلودار آن نيست!» اين جملهاي است که يکي از بزرگان نقل کرده و حتماً ميپرسيد چه ربطي به فيلم آواتار دارد؟! اين فيلم رويايي بود که در سال 1994 به ذهن پوياي جيمز کامرون رسيد. اين فيلم قرار بود در سال 1999 ساخته شود ولي به دليل محدوديتهاي تکنولوژيک اين امر به حقيقت نپيوست. با پيشرفت تکنولوژي اين فيلم بعد از بيش از 10 سال از به وجود آمدن ايده آن، بالاخره بر پرده سينما نقش بست. به عقيده اين قلم اين فيلم از چند جهت قابل بررسي است که در ادامه به آنها ميپردازم.
«وقتي زمان تحقق يکي رويا فرا برسد هيچ چيز جلودار آن نيست!» اين جملهاي است که يکي از بزرگان نقل کرده و حتماً ميپرسيد چه ربطي به فيلم آواتار دارد؟! اين فيلم رويايي بود که در سال 1994 به ذهن پوياي جيمز کامرون رسيد. اين فيلم قرار بود در سال 1999 ساخته شود ولي به دليل محدوديتهاي تکنولوژيک اين امر به حقيقت نپيوست. با پيشرفت تکنولوژي اين فيلم بعد از بيش از 10 سال از به وجود آمدن ايده آن، بالاخره بر پرده سينما نقش بست. به عقيده اين قلم اين فيلم از چند جهت قابل بررسي است که در ادامه به آنها ميپردازم.
بودجه تبليغاتي هنگفت
کل هزينه توليد اين فيلم 300 ميليون دلار بوده است ولي بودجه تبليغاتي آن 150 ميليون دلار بود. اين به اين معناست که 33 درصد از هزينه کل پروژه تنها به تبليغات اختصاص يافت. نميتوان منکر شد که تبليغات در دنياي امروز سهم زيادي در موفقيت يک محصول بازي ميکند. آواتار خود يک نمونه زنده است که با وجودي که واضح بود اين فيلم با جلوههاي ويژه ممتاز خود خيلي سريع بين بينندگان محبوب ميشود و شايد تبليغات محدودتري هم ميتوانست موفقيت مالي اين فيلم را تضمين کند، ولي توليدکنندگان ريسک نکردند و با تمام امکانات موجود اين فيلم را تبليغ نمودند. چه بسيار محصولاتي که با وجود کيفيت مناسب، به دليل تبليغات نامناسب در بازار مصرف شکست خوردند و برعکس!
نمايش تکنولوژي آينده
نکتهاي كه بسياري از کارشناسان به آن توجه نکردهاند قدرت تخيل بالاي کامرون در به تصوير کشيدن تکنولوژيهاي سال 2154 در اين فيلم است. اين تکنولوژيها چه از بابت نظامي و چه از بابت پزشکي بسيار قابل توجه است. در واقع اين فيلم به زيبايي تلاقي دانش IT و پزشکي را به تصوير کشيده است. شبيهسازي آواتار در اين فيلم مطلبي غيرممکن نيست (البته به غير از بعضي از قسمتها!) به شرط اينکه دانش شبكههاي عصبي (Neural Network) به حدي پيشرفت کند تا شخصي تنها با فکر کردن بتواند پيکرهاي را کنترل کند. اکنون بشر به سطحي از دانش رسيده که فکر انسان موجب وارد کردن دستورات به کامپيوتر براي انجام برخي اعمال باشد که نمونه آن کنسول بازي OCZ بود که در سال گذشته عرضه شد و بازيکنان تنها با فکر خود دستورات را به سيستم وارد و بازي را مديريت ميکردند. البته اوج اين تکنولوژي همان است که جيمز کامرون به تصوير کشيد.
از بين رفتن مرز رويا و واقعيت
از بين رفتن رويا و واقعيت، حقيقتي است که در اين فيلم با کمک از تکنولوژيهاي کامپيوتري محقق شده است. جالب است بدانيد از کل اين فيلمي که شما مشاهده کردهايد تنها 40 درصد واقعي بوده است و 60 درصد آن به وسيله کامپيوتر ايجاد شده است. ايجاد اين 60 درصد، که سهم اصلي موفقيت اين فيلم را به دوش دارد، 4000 سرور پر قدرت HP با 35000 هسته پردازشي تحت سيستم عامل اوبونتو که به صورت کلاستر به هم متصل شده بودند ايجاد شده است. براي تصور تعدد زياد اين سرورها جالب است بدانيد که آنها در 930 مترمربع جاي گرفته بودند که تحقق معناي واقعي کلمه Server Form است. اين آمار را ذکر کردم تا بدانيد که بدون بهرهگيري از پيشرفتهاي سالهاي اخير در حوزه پردازش کامپيوتري هيچ وقت آواتاري به وجود نميآمد.
آواتار يک نمونه موفق از به کارگيري تکنولوژي براي نمايش آينده به صورت ملموس بود. همه ما بسياري از فيلمهاي علمي تخيلي را در مورد آينده ديدهايم ولي آواتار فيلمي بود که در آن ما آينده را نديديم بلکه لمس کرديم.
کل هزينه توليد اين فيلم 300 ميليون دلار بوده است ولي بودجه تبليغاتي آن 150 ميليون دلار بود. اين به اين معناست که 33 درصد از هزينه کل پروژه تنها به تبليغات اختصاص يافت. نميتوان منکر شد که تبليغات در دنياي امروز سهم زيادي در موفقيت يک محصول بازي ميکند. آواتار خود يک نمونه زنده است که با وجودي که واضح بود اين فيلم با جلوههاي ويژه ممتاز خود خيلي سريع بين بينندگان محبوب ميشود و شايد تبليغات محدودتري هم ميتوانست موفقيت مالي اين فيلم را تضمين کند، ولي توليدکنندگان ريسک نکردند و با تمام امکانات موجود اين فيلم را تبليغ نمودند. چه بسيار محصولاتي که با وجود کيفيت مناسب، به دليل تبليغات نامناسب در بازار مصرف شکست خوردند و برعکس!
نمايش تکنولوژي آينده
نکتهاي كه بسياري از کارشناسان به آن توجه نکردهاند قدرت تخيل بالاي کامرون در به تصوير کشيدن تکنولوژيهاي سال 2154 در اين فيلم است. اين تکنولوژيها چه از بابت نظامي و چه از بابت پزشکي بسيار قابل توجه است. در واقع اين فيلم به زيبايي تلاقي دانش IT و پزشکي را به تصوير کشيده است. شبيهسازي آواتار در اين فيلم مطلبي غيرممکن نيست (البته به غير از بعضي از قسمتها!) به شرط اينکه دانش شبكههاي عصبي (Neural Network) به حدي پيشرفت کند تا شخصي تنها با فکر کردن بتواند پيکرهاي را کنترل کند. اکنون بشر به سطحي از دانش رسيده که فکر انسان موجب وارد کردن دستورات به کامپيوتر براي انجام برخي اعمال باشد که نمونه آن کنسول بازي OCZ بود که در سال گذشته عرضه شد و بازيکنان تنها با فکر خود دستورات را به سيستم وارد و بازي را مديريت ميکردند. البته اوج اين تکنولوژي همان است که جيمز کامرون به تصوير کشيد.
از بين رفتن مرز رويا و واقعيت
از بين رفتن رويا و واقعيت، حقيقتي است که در اين فيلم با کمک از تکنولوژيهاي کامپيوتري محقق شده است. جالب است بدانيد از کل اين فيلمي که شما مشاهده کردهايد تنها 40 درصد واقعي بوده است و 60 درصد آن به وسيله کامپيوتر ايجاد شده است. ايجاد اين 60 درصد، که سهم اصلي موفقيت اين فيلم را به دوش دارد، 4000 سرور پر قدرت HP با 35000 هسته پردازشي تحت سيستم عامل اوبونتو که به صورت کلاستر به هم متصل شده بودند ايجاد شده است. براي تصور تعدد زياد اين سرورها جالب است بدانيد که آنها در 930 مترمربع جاي گرفته بودند که تحقق معناي واقعي کلمه Server Form است. اين آمار را ذکر کردم تا بدانيد که بدون بهرهگيري از پيشرفتهاي سالهاي اخير در حوزه پردازش کامپيوتري هيچ وقت آواتاري به وجود نميآمد.
آواتار يک نمونه موفق از به کارگيري تکنولوژي براي نمايش آينده به صورت ملموس بود. همه ما بسياري از فيلمهاي علمي تخيلي را در مورد آينده ديدهايم ولي آواتار فيلمي بود که در آن ما آينده را نديديم بلکه لمس کرديم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر