پيكر عليمحمد حقشناس با شاگردان و همكارانش در دانشگاه تهران وداع كرد، مراسمي در مقابل بيمارستان پيامبران - محل درگذشت او - برپا شد و سرانجام پيكر اين استاد فقيد براي خاكسپاري به كلاردشت منتقل شد.
به گزارش خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، مراسم تشييع پيكر اين استاد زبانشناسي دانشگاه تهران امروز (دوشنبه، 13 ارديبهشتماه) از دانشكدهي ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران آغاز شد. در اين مراسم، جمعي از استادان دانشگاه تهران، منوچهر اكبري - رييس دانشكدهي ادبيات و علوم انساني دانشگاه - و شمار زيادي از دانشجويان حضور داشتند.
پيكر حقشناس پس از وداع با دانشجويان و همكارانش در دانشگاه تهران، به بيمارستان پيامبران كه آنجا از دنيا رفته بود، انتقال يافت.
در اين مراسم، عباس مخبر با اشاره به سابقهي آشنايي 25سالهاش با زندهياد عليمحمد حقشناس، به مرور خاطرات دانشجويياش در سالهاي 64، 65 در دانشگاه تهران پرداخت و از حقشناس به عنوان انساني سرزنده، شاداب و شفاف ياد كرد و گفت: اين ويژگيهاي اخلاقي و شخصيتي در كنار چهرهي علمي و فرهنگي، او را در جايگاهي بزرگ قرار داده بود و گويي اينكه ما گنجي بزرگ را از دست دادهايم.
اين مترجم متذكر شد: حقشناس عميقا شخصيتي آرام داشت و اهل مدارا بود.
همچنين ژاله آموزگار - همكار عليمحمد حقشناس در دانشگاه تهران - گفت: حقشناس شخصيتي نازنين و صميمي بود.
اين نويسنده و پژوهشگر متذكر شد: استاد حقشناس نويسندهاي خوشقلم و فرهنگنگاري صاحب سبك بود كه روش علمي او در تأليف «فرهنگ هزاره» مستند است. كتاب «آواشناسي» او بارها تجديد چاپ شده و به عنوان منبع درسي دانشجويان مورد استفاده قرار ميگيرد. كتابها و آثار او در بسياري از كتابخانههاي اهل فرهنگ و تحقيق وجود دارد. حقشناس استاد محبوب دانشجويانش بود و با آنها آرام، ملايم و خودماني حرف ميزد و هرگز كبر و غرور نداشت و تواضعش بياندازه بود. در وراي همهي اينها، حقشناس يك دريا احساس بود.
آموزگار در بخش ديگري از سخنانش به شرح خاطراتي كوتاه از 30 سال تجربهي همكاري با حقشناس پرداخت و گفت: حقشناس هرگز نخواست سادهدلي روستايياش را فراموش كند و همواره عاشق طبيعت بود.
اين استاد دانشگاه در بين سخنانش دربارهي شخصيت و جايگاه علمي حقشناس، سرودههايي از اين شاعر را خواند و تأكيد كرد: او عاشق زندگي بود، با تمام ريزهكاريهايش؛ هرچند هميشه دلنگران بود. به دليل حساسيت فراواني كه داشت، همواره در تب و تاب و تألم بود؛ اما عميقا خوشبخت بود؛ زيرا همسري بردبار، مهربان و فداكار داشت كه هميشه از محبت او سخن ميگفت.
ژاله آموزگار در پايان متذكر شد: حقشناس به سپيدهدمان، به روشنايي پيوست.
در ادامهي اين مراسم، بابك احمدي درگذشت عليمحمد حقشناس را به اهل فرهنگ، دانشجويان، دانشگاهيان و خانوادهي اين استاد فقيد تسليت گفت و عنوان كرد: واقعيت اين است كه آدم خيلي بزرگي را از دست دادهايم. اگر فهرستي را از كساني كه انديشهي انتقادي، توجه به فرهنگ غرب و خردورزي جزو ويژگيهاي شخصيت علمي آنهاست، تهيه كنيم، بيشك، عليمحمد حقشناس در صدر اين فهرست قرار ميگيرد.
اين پژوهشگر و مترجم افزود: با درگذشت عليمحمد حقشناس، از اين به بعد ما با آثار او زندگي خواهيم كرد. در «فرهنگ هزاره»اش دنبال معاني لغات ميگرديم. در شعرها و سرودههايش دنبال روشنايي و زيبايي ميگرديم و بيشك پيدا خواهيم كرد.
احمدي ويژگي برجسته و بارز حقشناس را روامداري و تساهل او توصيف كرد و گفت: همواره سخن مخالفش را ميشنيد و در برخورد با عقايد ديگران باز برخورد ميكرد. او تخالف ديدگاهها و نظرها را اسباب خير و نيكي ميدانست. در هيچ حوزهاي اهل افراط نبود و همواره در طرح ديدگاههاي سياسي، اجتماعي و فرهنگياش، تعادل و انصاف را رعايت ميكرد.
اين نويسنده همچنين متذكر شد: در شرايطي كه افرادي كه موظف به خدمت به فرهنگ هستند، به عنوان بزرگترين سد عمل ميكنند، مسؤوليت فردي افراد و اهل فرهنگ دشوار و سخت ميشود و عليمحمد حقشناس اين مسؤوليت را دريافت و بدون شعار دادن و دادوبيداد كردن، كارش را انجام داد. بيشك كسي به تنهايي نميتواند جاي چهرهاي چون عليمحمد حقشناس را پر كند و افراد متعددي بايد باشند كه در حوزههاي مختلف كار كنند تا بخشي از اين ضايعه جبران شود.
سپس محمد شمس لنگرودي در سخناني گفت: عليمحمد حقشناس فردي كاملا اخلاقي بود؛ از همينرو نيازي نميديد كه دربارهي اخلاق سخن بگويد.
اين شاعر به وصيت حقشناس اشاره كرد كه خواسته بود پيكرش در كلاردشت به خاك سپرده شود و گفت: اين مسأله نشان از اين دارد كه او چقدر مردمدار بوده و همواره با مردم زندگي كرده است.
شمس لنگرودي ادامه داد: حقشناس زندگي را عميقا دوست داشت و از همينرو همهي آنچه را كه پيشآمد زندگي بود، ميپذيرفت و گوارا ميدانست. درواقع، حقشناس علم و اخلاق را براي پربار كردن همين زندگي ميخواست و به گمان من، فرصت دوباره شنيدن و ديدار حقشناس را از دست داديم.
همچنين نرگس انتخابي - همكار عليمحمد حقشناس - از تأليف «فرهنگ هزاره» گفت و يادآور شد: براي من و حسين صامعي، عليمحمد حقشناس فقط دوست، يار و استاد نبود؛ بلكه او پدر معنوي ما بود و همهي آنچيزي را كه ما در زندگي آموختيم، كمتر از آن بود كه نزد استاد حقشناس فراگرفتيم.
او به سابقهي همكاري 15سالهاش با عليمحمد حقشناس در تأليف «فرهنگ هزاره» اشاره كرد و گفت: حقشناس معتقد بود «فرهنگ هزاره» شناسنامهاش است. او عميقا به كار گروهي اعتقاد داشت و تأليف فرهنگ را مثل بافتن فرش ميدانست.
انتخابي در ادامه از حقشناس به عنوان فرهنگنگاري صاحب سبك ياد كرد و گفت: او پايهگذار روش جديد فرهنگنگاري در فضاي فرهنگنويسي ما بود. تسلط شگفتانگيزي به زبان و ادبيات فارسي و انگليسي داشت. از سويي، شاعر و اديب بود و دلي به روشنايي آينه داشت. عميقا اهل مدارا و داراي سعهي صدر بالا بود و هيچگاه با اصرار نميخواست كه نظرش را به كرسي بنشاند.
نصرالله كسرائيان - هنرمند عكاس و دوست عليمحمد حقشناس - هم به ذكر خاطراتي از سفرهايش با اين استاد فقيد پرداخت.
در مراسم تشييع پيكر عليمحمد حقشناس، چهرههاي دانشگاهي و اهل قلم همچون علياشرف صادقي، حافظ موسوي، كوروش صفوي، اميرعلي نجوميان، جمال ميرصادقي، سيمين بهبهاني، عباسعلي وفايي، ابراهيم خدايار، احمد پوري، حسن انوشه، كامران فاني، توفيق سبحاني، حجتالاسلام والمسلمين احمد احمدي - رييس انتشارات سمت -، فاطمه راكعي و حسن ذوالفقاري و همچنين جمع زيادي از شاگردان استاد حضور داشتند.
پيكر حقشناس بنا بر وصيت خودش، براي خاكسپاري به كلاردشت منتقل شد.
عليمحمد حقشناس ظهر روز جمعه (10 ارديبهشتماه) در سن 70سالگي در بيمارستان پيامبران درگذشت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر