۱۳۸۸ اسفند ۵, چهارشنبه

پژوهشی درباره جشن سده

از آنجاییکه  علاقه زیادی به بیشتر دانستن وآشنایی با فرهنگ ایران زمین دارم ، مطلب زیر را در باره جشن زیبای سده گرد اوری کرده ام .


استفاده از این مطالب با ذکر نام و ادرس اینترنتی وبلاگ رویای سیب بلا مانع است .


ستایش پاک تو را باشد، ای آتش پاک گهر،

ای بزرگ¬ترین بخشوده¬ی اهورامزدا،

ای فروزنده¬ای که در خوری ستایش را،

می¬ستاییم تو را، که در خانه¬مانمان افروخته¬ای...

(اوستا - آتش نیایش)





اهمیت آتش در میان آریاییان

میان آریایی های هند و ایرانی درباره آتش افسانه ها و روایات فراوانی موجود است . در اوستا و منابعی که فارسی میانه یعنی پهلوی ساسانی در دست است ، این گونه اسطوره ها و روایات دیده می شود . چون نور و خورشید وآتش مظهر اهورامزدا بودند و این مظهر پلیدی ، بیماری ، زشتی ، ترس و همه آثار شرارت و شیطانی را نابود می کرد ، در اجاق های خانگی ، درب مهرها و آتشکده ها ، آن را همواره روشن نگه میداشتند . در آغاز همه جشن ها آتش می افروختند و ستایش اهورامزدا را انجام میدادند. اما برخی از جشنها ویژه آتش بود که برترین و باشکوهترین آن جشن سده بود .(ر.ک .جشن های آتش، هاشم رضی )


پیدایش آتش و جشن سده

پیدایش جشن سده و آتش را به هوشنگ شاه نسبت میدهند . هوشنگ پادشاهی بود با دانش و داد . پیش از او بشر اتش افروختن نمیدانست . آنگاه که هوشنگ شاه پیشدادی روزی به هنگام شکار مار سیاه بزرگی را میبیند ، سنگی با شدت به سویش پرتاب میکند . بر اثر اصابت سنگ بر سنگ ، جرقه میجهد و خار و خاشاک اطراف آن به آتش کشیده میشود .هوشنگ به تصادف و بر اثر برخورد دو سنگ ، آتش را شناخت ، خداوند را سپاس کرد که این فروغ ایزدی را در اختیار او نهاد . شب هنگام هوشنگ با همراهان بر گرد آتش جمع آمدند و جشن گرفتند . این برنامه رفته رفته پایه گذار جسنی شد که به "جشن سده " معروف گردید. (ر.ک. پژوهشی در اندیشه های فردوسی ، فضل الله رضا )

یکی روز شاه جهان سوی کوه گذر کرد با چند کس هم گروه

پدید آمد از دور چیزی دراز سیه رنگ و تیره تن و تیزتاز

دو چشم از بر سر چو دو چشمه خون ز دود دهانش جهان تیره گون

نگه کرد هوشنگ با هوش و هنگ گرفتش یکی سنگ و شد تیز چنگ

به زور کیانی رهانید دست جهان سوز مار از جهانجوی جست

بر آمد به سنگ گران سنگ ِ خَرد همان و همین سنگ بشکست گُرد

فروغی پدید آمد از هر دو سنگ دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ

(نشد مار کشته و لیکن ز راز ازین طبع آتش آمد فراز)

جهاندار پیش جهان آفرین نیایش همی کرد و خواند آفرین

(که او را فروغی چنین هدیه داد همین آتش آنگاه قبله نهاد )

( بگفتا فروغی است این ایزدی پرستید باید اگر بخردی )

(شب آمد برافروخت آتش چو کوه همان شاه در گرد او با گروه)

یکی جشن کرد آن شب و باده خورد سده نام آن جشن فرخنده کرد

زهوشنگ ماند این سده یادگار بسی باد چون او دگر شهریار

(کز آباد کردن جهان شاد کرد جهانی به نیکی ازو یاد کرد .

در این داستان هوشنگ و نسبت دادن جشن سده به وی ، مار سیاه نشان مرگ و نیستی است و آتش و فروغ آن از مظاهر اهورایی ، یعنی سازندگی و دوام و بقای زندگی است .

خلف تبریزی در برهان قاطع چنین اورده است :" هوشنگ با همراهان از پیدا شدن آتش خرم و شادان گردید و گفت : این نور خداست که دشمن ما را کشت ."

جشن سده

آتش جشن سده ، آتش ِ مهر ِ وطن است کاندرین مُلک نخواهد که شب تار بُود

در چنین جشن طرب ، آری خورشید دگر گر بتابد زدل خاک ، سزاوار بُود

خرم است این سده و شادروان باد که گفت : " شب جشن سده را حرمت بسیار بُوَد"

محمد دبیر سیاقی

جشن «سَـدَه» بزرگترین جشن‌ آتش و یكی از كهن‌ترین آیین‌های گروهی و اشتراكی شناخته شده در ایران باستان است. در این جشن و در آغاز شامگاه دهم بهمن‌ماه، همه مردمانِ سرزمین‌های ایرانی بر بلندای كوه‌ها و بام خانه‌ها، آتش‌هایی برمی‌افروخته و هنوز هم كم‌‌وبیش بر می‌افروزند. مردمان نواحی مختلف در كنار شعله‌های آتش و با توجه به زبان و فرهنگ خود، سرودها و ترانه‌های گوناگونی را خوانده و آرزوی رفتن سرما و آمدن گرما را می‌كنند. همچنین در برخی نواحی، به جشن‌خوانی، بازی‌ها و نمایش‌های دسته‌جمعی نیز می‌پردازند

در واقع سده ، صد روز پس از آبان ماه که شروع زمستان محسوب میشد برگزار میگردید و با افروختن آتش به تقویت گرمای زمین کمک میکردند .

گویند چون سد روز از زمستان بزرگ سپری میشد ، ایرانیان جشن سده را برپا میکردند ، چون بر آن بودند که اوج وشدت سرما سپری شده و این پدیده نابسامانی و سکون که از کردار اهریمن است ، توان و نیرویش رو به زوال و کاستی است . پس همگان در دشت و صحرا گرد آمده و تلی بزرگ از خار و خس و خاشاک و هیزم فراهم آورده و با فرا رسیدن تاریکی شب می افروختند و معتقد بودند که این جلوه گاه و فروغ اهورایی ، بازمانده های سرما را نابود میکند .

از جشن سده در اوستا و وداها خبری نیست و اگر اساس قضاوت خود را درباره اریایی بودن یا نبودن این اعیاد ، ذکر شدن یا نشدن آنها در کهنترین وداها و اوستا قرار دهیم ، باید این جشن را از اعیاد بومی آسیای غربی و بومی نجد ایران بدانیم.

هرچند چنین جشن های آتشی را که نوعی جا دو به شمار می اید ، در نزد اغلب ملل جهان میتوان دید و دلیل قطعی و نظر قاطعی در تعلق آن به یکی یا دیگری در دست نیست . اما ، امر مهم دانستن این نکته است که ویژگی های این جشن معرف قدمت ان است که به جوامع ابتدایی باز میگردد. ( پژوهشی در اساطیر ایران ، مهرداد بهار )

نام گذاری جشن سده

مهرداد بهار در کتاب «پژوهشی در فرهنگ ایران ، بر این باوراست که سَدَه در زبان اوستایی به معنای برآمدن و طلوع کردن است و ارتباطی با عدد ۱۰۰ ندارد. عدد «سد» به شکل «صد» معرب شده‌است در حالیکه واژه «سده» به شکل «سذق» معرب شده‌است. روایت‌هایی که جشن سده را به صد روز گذشتن از زمستان و یا پنجاه شب و پنجاه روز مانده به نوروز تعبیر می‌کنند، همگی از ساخته‌های جدیدتر است و در متون قدیمی نیامده‌اند.


گوشه ای از مراسم جشن سده

حکیم عمر خیام در کتاب نوروزنامه می نویسد: ((هر سال تا به امروز جشن سده را پادشاهان نیک عهد در ایران و توران به جای می آورند،بعد از آن به امروز ،زمان این جشن به دست فراموشی سپرده شد و فقط زرتشتیان که نگهبان سنن باستانی بوده و هستند این جشن باستانی را بر پا می داشتند)) هر چند نوشته شده است که مرد آوریج زیاری به سال ۳۲۳ هجری (سده دهم میلادی) این جشن را در اصفهان با شکوه بر گزار کرد. همچنین در زمان غزنویان این جشن دوباره رونق گرفت و عنصری شاعر نامدار ایران در یکی از جشن های سده در برابر سلطان محمود قصیده ای درباره سده خواند که آغاز آن این است:

ســـــــــده جشن ملوک نامداراسـت
 زافریدون و از جـــــــــــم یادگار است

از بسیاری اشارات نویسندگان، مورخان و پژوهشگران، آشکار است که جشن¬های نوروز، سده و مهرگان، جشن¬هایی بوده ¬است همگانی که با سرور و شادمانی و به صورت کارناوال برپا می¬شده است. مردمان هریک به فراخور توان به تهیه¬ی هیزم و خار و خاشاک به ویژه چوب «گزمی» می¬پرداختند و پشته¬هایی از آن¬ها فراهم می¬کردند و آتش می¬زدند، به جشن و شادمانی مشغول می¬شدند. آتش¬ها در بالای پشت بام¬ها یا در دشت¬ها و بلندی¬ها روشن می¬شد، مراسم جشن سده علاوه بر آتش افروزی¬های گسترده، با برپایی مجالس سور و سرور و میهمانی¬های بسیار مفصل همراه بوده است. پس از مراسم آتش افروزی، نیز این میهمانی¬ها ادامه داشته و بر سر خوان می¬نشتند. مجالس رقص و موسیقی و آواز تا بامدادان به طول می¬انجامید و روز پس از جشن، پادشاه و بزرگان به پذیرایی می¬نشستند.

یکی از مشخصات و ویژگی های جشن سده تعاون و همکاری مردم است . این جشنی همگانی است چون گاهنبارها. در گذشته مرسوم بود که گرد آوری هیزم و خار و خاشاک برای جشن ، فریضه ای دینی است و کرداری که ثواب دارد . هر کس به اندازه توانایی اش هیزم و چوب گرد میآورد . بزرگان و امیران و ثروتمندان کسانی را اجیر کرده و مزد میدادند تا به نیت آنان هیزم و خار بیابانی گرد اورند . این همکاری مردم برای ضعف و نابودی اهریمن ضروری بود . مانده های این عقاید و کردارها در برخی روستاها و شهرها تا به امروز باقی است و دیده میشود


در ایران باستان و در میان زرتشتیان ایران،این جشن نزدیک غروب آفتاب،باآتش افروزی آغاز میشود و امروز هم با همان سنت کوه هایی از بوته و خارو هیزم در بیرون شهر فراهم شده ،در حالی که موبدان لاله به دست اوستا زمزمه میکنند،بوته ها را روشن کرده و مردمی که در آن جا جمع شده اند نماز آتش نیایش خوانده ،این مراسم به وسیله ی انجمن زرتشتیان کرمان سده هاست که بیرون از شهر انجام شده و همه مردم زن و مرد ،زرتشتی و مسلمان ،کلیمی در آن جا گرد آمده و در شادی شرکت می کنند در تهران این جشن بیست و پنج سال است که با شکوه وسیله سازمان فروهر در باغ ورجاوند برگزار می شود.در شیراز پنج سال این جشن با یاری زرتشتیان ،آرتشیان و مردم شیراز ،برابر کعبه زرتشت ،نزدیک تخت جمشید برگزار میشود. در یزد مراسم جشن سده در روستای چم برگزار میشود.


کریستن سن درکتاب نخستین انسان و نخستین شاه ، رقص و شادیبر گرد آتش ، مراسم همگانی و اشتراکی ، اصل شادمانی و سرور همراه با باده نوشی ، پشته های بزرگ هیزم وآتش در بلندی ها را از موارد مشترک جشن های آتش میداند .



منابع و ماخذ :

پژوهشی در اساطیر ایران ، مهرداد بهار ، نشر آگه

جشن های آتش ، هاشم رضی ، نشر بهجت

پژوهشی در اندیشه های فردوسی ، فضل الله رضا

فرهنگ اساطیر ایرانی ، خسرو قلی زاده

پایگاه پژوهشی آریا بوم .







هیچ نظری موجود نیست:

با کلیک روی دکمه جستجو به پورتال فروشگاهی وارد شده و از صدها هزار کالای موجود در این فروشگاه دیدن فرمایید